کف نرخ پیشنهادی میلگرد استاندارد در بازار امروز ۱۹۳۰۰ هزار تومان تا سقفی حول ۲۰۳۰۰ تومان +vat …
یک پایه اصلی به هم ریختگی بازار کارخانجاتی است که ستون تعادلی این بازار بودند همانند خراسان ، میانه …
میانه حدود ۴۰ روز است که خط تولیدی خراب شده بود البته گفتند این هفته راه می افتد اما گفته میشود گاز آن همچنان قطع است .. خراسان هم دو هفته در بورس کالا فروش نقدی اش را با قیمتی اورد که کسی نخرد ! گوشه و کنار هم شنیدیم که در بارگیری محدودیت دارد و با تاخیر همراه است کما اینکه امروز برخی مطلعین میگویند تک سایز از دپو بارگیری میشود و جهت پاره ای تعمیرات از خط محدود شده…
علی ایحال اوضاع بازار فعلا عادی و در تعادل نیست، همکاران به شدت مراقب رفتارهای هیجانی باشند
➖ گپ خودمانی …
۱۴۰۱/۱۰/۲۴
ما از زمانیکه قیمت میلگرد تحت تاثیر محدودیت های ایجاد شده در تامین شمش متاثر از کمبود گاز کارخانجات تولیدکننده آهن اسفنجی؛ از کانال قیمت ۱۸ هزار تومان +vat خروج کرد؛ خرید سرمایه ای بلند مدت را متوقف کردیم اما …
اما مشتری مصرفی چنانچه اگر برای خرید مراجعه کند و اصرار به خرید داشته باشد؛ از طریق مبادی با قیمت و کیفیت معقول و منطقی کف بازار برایش کارسازی کرده ایم؛ یعنی از این دست گرفتیم و از آن دست فروختیم … سعی ما این بوده که سطح موجودی سنتی و همیشگی انبار حفظ شود، یعنی خرید فقط در ازای فروش به مشتری مصرفی …
این استزاتری همچنان برای ما حکم فرماست؛ مشتری مصرفی پروژه ای دارد، می خواهد شب عید شروع کند؛ نگران روند صعودی افسارگسیخته قیمتهاست؛ اوضاع و احوال بازار را برای او تشریح میکنیم، حق انتخاب اما در نهایت با خود اوست …
ما در همین بازار، در بهار سال ۱۴۰۱، میلگرد تا حدود حول کیلویی ۲۰ هزار تومان خرید و فروش کردیم که مشتری می خواست تابستان مصرف کند؛ از روی ترس پیشخرید کرد، دپو کرد، تابستان هنوز کالای خریداری شده را مصرف نکرده بود، میلگرد تا کانال قیمت ۱۶ هزار تومان هم پایین آمده بود …
اکنون وضعیت چگونه است ؟!
از یکطرف افزایش قیمت حدودا تنی ۵۰ دلاری شمش صادراتی ایران را داریم که حدودا کیلویی ۲۰۰۰+ تومان میشود …
از طرف دیگر قحطی گاز طبیعی و کمبود آهن اسفنجی را حداقل در لفظ روانی بازار داریم که منتهی شده به افزایش قیمتهای شدید بازار …
اوضاع اکنون برای برخی از کارخانجات بزرگ مادر به مثابه جفت شش آوردن است ! در مقابل فعلا بازنده واقعی مصرف کننده سطح آخر است که یقینا روی این قیمتها حساب نکرده بود … به خصوص برای پیمانکاران که پروژه ای را با مصالح قرارداد بسته باشند …
در حال حاضر روی عادی شدن وضعیت گاز مصرفی کارخانجات تا حداکثر حدود ۲ ماه آینده میشود حساب اما روی برگشت قیمتهای جهانی خیر … همچنین نگرانی بعدی که برای مردم در این شرایط وجود دارد، سرنوشت مبهم دلار برای بازارهای کالایی مثل فولاد و مچ اندازی های فی مابین بالادستی ها در نحوه تعیین قیمت است که واقعا این یکی از دوتای قبلی پیچیده تر است …
در نهایت به عنوان جمع بندی، ما با سه مولفه “بحران تامین انرژی” ؛ “روند صعودی نرخ صادراتی فولاد” و “چالش قیمت ارز” مواجهایم که به غیر از بحران انرژی؛ چشم انداز مشخص و شفافی برای دو مولفه دیگر نمیتوانیم پیشبینی کنیم و لذا قایقی هستیم در دریای طوفانی و مواج و بلاتکلیف …
تا چه پیش آید …